انتقاد فعالان و تولیدکنندگان بازی از عدم حمایت ها
به گزارش مجله نیلوفری، صاحب نظران و فعالان حوزه بازی رایانه ای از معضلات، رویداد ها و بازار خارجی در این حوزه می گویند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، در شرایط فعلی کشور یکی از حوزه هایی که می تواند ارز آوری مناسب و ایجاد اشتغال برای جوانان با استعداد کشور داشته باشد، بازی سازی است چون محصول نهایی به صورت دیجیتالی منتشر می گردد و هزینه های همچون حمل و نقل، چاپ و بسته بندی ندارد و می تواند از یک نسخه تا 1 میلیارد نسخه به صورت دیجیتالی تکثیر گردد. از طرفی می توان با راهکارهای مناسب شرکت های فعلی، این محصولات را در بازارهای بین المللی به فروش رساند. البته صنعت گیم، صنعت ساده ای نیست، اتفاقاً بسیار سخت و مستلزم داشتن تجربه، نیروی انسانی متخصص و سرمایه کافی است، ولی بازدهی آن بیشتر از صنایع دیگر است، چون بازی ساز بیشتر با فکر خود و لپ تاپ خود بازی می سازد و احتیاج به خط فراوری و خیلی از موارد دیگر نیست و فضا و مکان خیلی روی آن تأثیر ندارد. با توجه به این شرایط و موقعیت بازی ساز می تواند در بازار خارج هم فعالیت داشته باشد و هم این صنعت را در کشور ارتقا دهد اما می بینیم که بازی سازان در کشور با مسائل زیادی دست و پنجه نرم می نمایند.
خزاف مقدم درباره صنعت بازی سازی در کشور معتقد است، بازی سازی صنعت یتیمی در ایران است. بچه های بازی ساز هم همواره یتیم بودند.
محسن یحیی می گوید، ما در ایران اصلاً پابلیشر (ناشر) نداریم پخش نماینده داریم. پخش نماینده ها هم در برهه ای به خاطر امتیازات خیلی خوبی که بنیاد ملی رسانه های دیجیتال به آن ها می دادند و حمایت می کردند ورود خوبی داشتند و آن هم این قدر داخلش فساد به وجود آمد که بعضی بازی ها را پخش نمی کردند.
بهزاد پاهنگ معتقد است، بنیاد ملی بازی های رایانه ای در زمینه دور زدن تحریم ها می تواند راهکارهای مثبتی را در پیش بگیرد تا بازی سازان بتوانند فعالیت های ثمربخشی را در زمینه بازی سازی در پیش بگیرند.
در ادامه میزگرد با 3 تن از فعالان، فراورینمایندگان و بازی سازان حوزه بازی سازی مهدی خزاف مقدم، بهزاد پاهنگ و محسن یحیی درباره معضلات بازی سازی و سرمایه گذاری در بازار خارجی می آید:
بازار خارجی در حوزه بازی های رایانه برای بازی سازان بسیار مهم است و بیشتر تمرکزشان در این حوزه است، حتی ترجیح می دهند برای پیشرفت در این حوزه و وجود تحریم ها و مسائل بیشتر به بازار خارجی فکر نمایند. نظر شما درباره تمرکز در بازار خارجی چیست؟
مهدی خزاف مقدم: خب در این زمینه بحث حقوقی بسیار مهم است و اگر در هر کشوری در این زمینه صحبت کنیم باید تمامی جوانب را درنظر بگیریم، احتمال اینکه ضرر هم کنیم بسیار زیاد است. زیراکه ما ایرانی هستیم و دچار تحریم. بیشتر شرکت ها هم آن هایی که دست پر هستند را می پذیرند، اگر هم هیئت مدیره بعضی شرکت ها ایرانی باشند و بتوان فعالیت هایی را داشت، باز بانک ها هم هستند که بسیار اذیت می نمایند. حتی بانک کشور ترکیه هم سعی در بستن حساب ها نموده است یا اصلاً نمی توان حسابی در آن جا باز کرد. در مالزی هم حساب ها بسته می شد. امارات پارسال همه حساب ها را بست بعد رایزنی کردند و باز شد. می خواهم بگویم بازار خارجی هم دردسرهای خودش را از لحاظ حقوقی و مادی دارد و بازی ساز و فراورینماینده ای که در این حوزه سرمایه گذاری می نماید باید استرس این اتفاق را داشته باشد با توجه به اینکه درآمد دارد و هزینه کارش در حساب اش باشد و آن را مسدود نمایند باید چه کار کند.
با وجود این معضل عظیم و مهم چرا بازی سازان، بازار خارجی را ترجیح می دهند؟ علت آن چیست؟
خزاف مقدم: به خاطر بحث برابری ارزی و قیمت ریال نسبت به دلار است و این امر خیلی می صرفد. با اینکه حدود 40 درصدش صرف می گردد تا به ایران برسد ولی بازهم می صرفد. بالاخره هر بازی سازی هم در کشورهای مختلف توانسته موفقیت های مدنظرش را به دست بیاورد.
محسن یحیی: اگر درباره بازار خارجی بخواهم نظری بدهم باید بگویم که با توجه به هزینه فراوری علاقه بازی سازان به بازار خارجی است! آن طرف به دلار فراوری و به دلار می فروشند ولی ما به ریال فراوری می کنیم خیلی برایمان به صرفه است آن طرف به دلار بفروشیم.
بهزاد پاهنگ: اتفاقاً یکی از جاهایی که نقش بنیاد می تواند پررنگ باشد همین بازار خارجی است.
خزاف مقدم: بله دقیقاً، بنیاد می تواند یک کانال ایجاد کند یا شرکتی بزنند که هیئت مدیره آن خارجی باشد یا با شرکت های مختلف رایزنی نمایند.
پاهنگ: اینکه مدعی دور زدن تحریم ها هستند معنی اش باید همین باشد که این دست فعالیت های دولتی صورت بگیرد. آن ها می توانند سیستمی را به بازی سازها ارائه دهند که بیشتر انتشارات بازی ها از آن سو صورت بگیرد.
خزاف مقدم: اتفاقاً امکان چنین موضوع وجود دارد، زیرا بازی به صورت نرم افزاری است و برای صادرات آن مسئله ای وجود ندارد که همانند دیگر اقلام صادراتی وجود دارد به راحتی می توان فایل ها را آپلود کرد و به آن طرف فرستاد و به راحتی هم آپلود می گردد من حتی پیشنهاد چنین فعالیتی را به بنیاد هم داده بودم.
البته نزدیک به 3 یا 2 سال پیش بود که بنیاد ملی بازی های رایانه ای پابلیشر به تهران دعوت نموده بود!
خزاف مقدم: TGC؟
پاهنگ: TGC اصلاً ارزش نداشت.
خزاف مقدم: بله آمدند ولی کارهای TGC به طور نمایشی بود.
پاهنگ: هزینه زیادی برای آمدن این پابلیشر به تهران شد و کاملاً هم الکی بود همه آن ها آمدند و به به و چه چه کردند و گفتند وای چه عالی! اما یکی از همکارانم که در حوزه فراوری و ساخت بازی رایانه ای فعال است می گفت ایمیل یکی از این پابلیشرها را گرفته بود و با کلی تعریف و تمجید که حتماً با ما در تماس باشد، زمانی که همکارم به او ایمیل زده در جواب ایمیلش گفته است که شما تحریم هستید و نمی توانیم با شما فعالیت داشته باشیم.
خزاف مقدم: بله می ترسند مگر می توانند به راحتی کار نمایند.
پاهنگ: پس برای چه نمایشگاه برگزار کردند و این همه هزینه کردند؟!
یحیی: یکی از موضوعات این است در فرایند فراوری یک بازی استاندارد این را می گویند که پابلیشر مثل بقیه اعضای تیم، در کنار فراوری باید حضور داشته باشد و ذائقه مخاطب را به تیم ارائه دهد.
خب پابلیشرهای ایرانی کجا هستند؟ چه می نمایند؟
یحیی: ما در ایران اصلاً پابلیشر نداریم پخش نماینده داریم. پخش نماینده ها هم در برهه ای به خاطر امتیازات خیلی خوبی که بنیاد ملی رسانه های دیجیتال به آن ها می دادند و حمایت می کردند ورود خوبی داشتند و آن هم این قدر داخلش فساد به وجود آمد که بعضی بازی ها را پخش نمی کردند. بازی ساز را می خواستند 50 میلیون به او می دادند یک قرارداد صوری 500 میلیون تومانی با او می بستند و با این قرارداد 500 میلیون تومانی به بنیاد ملی می رفتند و هولوگرام رایگان می دریافتد؛ یعنی دانه ای 10 تا تک تومانی بود.
از همین رو، امکان نداشت شما بروید یک بازی را استعلام کنید؛ یعنی همان 500 میلیون قرارداد صوری که بسته بود به این منظور که می خواهد 500 هزار نسخه از این بازی را بفروشد یا فروخته است، 500 هزارتا هولوگرام برای آن بازی ایرانی می گرفت. بعدها که استعلام گرفته می شد و فهمیدند که فسادهای مختلفی در این زمینه وجود دارد و سروصداها درآمد بنیاد یا رسانه دیجیتال نیامدند این موضوع را اصلاح نمایند بلکه از بیخ و بن حمایت ها را قطع کردند. که این موضوع در دوره آقای مینایی بابت هولوگرام های پفراینده تشکیل شد.
پاهنگ: یا هولوگرام را روی بازی غیرمجاز چسباندند و از بنیاد شکایت کردند که شما به بازی غیرمجاز مجوز دادید!
یحیی: این کارها را بازی سازهایی که حمایت خوبی از بنیاد نگرفته بودند انجام دادند، یعنی دراین میان کسی دلسوز پیدا نشد که بازی غیرمجاز پخش می گردد! چند بازی سازی که منافعشان در بنیاد تأمین نشده بود می خواستند همواره بنیاد را به چالش بکشند اما متأسفانه کل صنعت را به چالش کشیدند.
البته آقای یحیی درباره این می گفتید که پابلیشر مثل بقیه اعضای تیم، در کنار فراوری باید حضور داشته باشد و ذائقه مخاطب را به تیم ارائه دهد این چه معضلاتی دارد که پابلیشر در خارج باشد اما تیم بازی ساز در ایران؟ نکات اش در چیست؟
یحیی: داشتم می گفتم پابلیشر کنار تیم می ایستد حالا هر پابلیشری در هر کشوری هم باشد بخواهد از کشورهای خارجی با تیم های ایرانی ارتباط بگیرد یکی از مسائل همین است او نمی تواند در کنار تیم باشد بعد از اینکه بازی را دوستان به دستشان می رسانند تازه کلی اصلاحات هم پابلیشر می خواهد در بازی اعمال کند و این هم مسائلی دارد.
پاهنگ: در حال حاضر بازی های ایرانی که در گوگل پلی هستند خیلی هایشان با پابلیشرهای ضعیف کار کردند، برای او مهم نیست که پابلیشر در چه سطحی باشد، ولی پابلیشر خوب و اسم ورسم دار باشد نمی خواهد اسمش خراب گردد برای همین می آید آن طرح و بازی که برایش آمده است را به خوبی بررسی می نماید و می گوید بازار چه می پسندد.
یحیی: استانداردهای سبک بازی باید حتماً رعایت گردد. به هیچ وجه نمی توانید یک بازی در یک سبک خاص بسازید و اصلاً پابلیشر هم حضور نداشته باشد یا استانداردها را رعایت نکنید و بگویید قسمتی از این بازی را در این سبک می خواهم و باید به این نحو بسازم، اصلاً چنین چیزی وجود ندارد. بیشتر بازی سازها سعی می نمایند استانداردهای سبک خود را رعایت نمایند. اگر بازی سازهای ما بتوانند محصول خود را به خارج از کشور بفرستند با توجه به موضوعاتی که آقای خزاف گفتند آن ها باید بتوانند اعتماد نمایند و ساختاری را برای خود ترسیم نمایند و آن را عملاً از لحاظ اقتصادی و حقوقی به اجرا درآورند و این بازی در پلی استورهای خارجی بنشیند، مطمئناً هزینه های فراوریش درمی آید چه بسا به سوددهی خوب هم برسد، مثلاً با توجه به نوع بازی، روش آپدیت کردن و ادامه دادن اینکه چقدر می خواهیم بازی را ادامه دهیم.
پاهنگ: خیلی از آدم هایی که الآن می خواهند وارد بازار خارجی شوند ترس این را دارند که اگر بازی ام را بردم و فروختم و پول آن را نتوانستم بگیرم چه کار کنم؟
خزاف مقدم: بحث انتقالش یک بحث است، بحث اینکه در آن طرف چطور می خواهید قرارداد ببندید بحث مهم دیگر.
یحیی: البته اگر با گروه یا اشخاصی برخورد کنید که قصد آسیب رساندن داشته باشند به نوعی قشنگ فیتیله پیچ خواهید شد.
خزاف مقدم: مثلاً برای دریافت بازار خود بازی ساز یا فراورینماینده باید آن طرف شرکت بزند، آدم استخدام کند، دفتر بزند و هزینه ها هم به دلار است!
بنیاد در زمینه بازار خارجی چه تدابیری باید انجام می داد که انجام نشده یا برای بازی سازان می توانسته مفید باشد و راه را برایشان هموارتر می نموده است؟
یحیی: بنیاد می توانست طوری این کار را انجام دهد که الآن کشور روی بحث ارزآوری بازی حساب باز کند، ولی اصلاً هیچ اراده ای وجود نداشت. نه تنها در بنیاد اراده وجود نداشت بلکه هنوز ظرفیت این صنعت را مسئولان هم نمی فهمند. نمی خواهم بگویم این مهم تر از موضوع بنیاد و عدم کارایی آن باشد قطعاً پایین تر هم نیست، یعنی مسئولان ما می گویند من این ظرفیت را روی پسته و زعفران و فرش می گذارم اما بازی رایانه ای خیر! اصلاً در ذهنشان هم نمی گنجد حوزه بازی رایانه ای تا اندازه ای می تواند ارزآوری داشته باشد و هم بر روی مسئله فرهنگ تأثیرگذار است. باید بگویم صنعت بازی های رایانه ای در سال 2007 ترنسفر اقتصادی اش از هالیوود هم جلو زده است. ما سینماگران را رقیب خود می دانیم در حالی که آنان اصلاً ما را هم نمی بینند و جدی نمی گیرند، صداوسیما هیچ زمان برنامه ای را به بازی اختصاص نداده است اما در ناخودآگاهشان قطعاً ما را رقیب خود می دانند زیرا بازی های رایانه ای رسانه ای تأثیرگذار است.
سینماگران رقیب هستند و ما هم آن ها را رقیب خود می بینیم ولی آن ها ما را پشیزی هم نمی بینند. اینکه صداوسیما هیچ وقت به بازی برنامه اختصاص نمی دهد اینکه کاملاً در ناخودآگاهش ما را رقیب می بیند، چون ما رسانه تأثیرگذار هستیم.
پاهنگ: خیلی تأثیرگذار هستیم. تأثیرگذاری اینتراکتیو بودن 30 برابر این است که شما یک طرفه فقط یک رسانه ای را ببینید؛ یعنی رسانه ای که دو طرفه باشد 30 برابر تأثیرگذارتر است.
یحیی: شاید به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه این طور باشد. ما حتی برای صداوسیما در حوزه بازی های رایانه ای طرحی مشابه برنامه نود را دادیم حتی از طرح استقبال شد اما زمانی که طرح در سیستم اداری سازمان وارد شد اجازه این کار را ندادند. در حالی که اسپانسر هم داشتیم و علاوه بر هزینه های خود برنامه، درآمدزایی بسیار خوبی برای صداوسیما داشت.
خزاف مقدم: بازی سازی صنعت یتیمی در ایران است. بچه های بازی ساز هم همواره یتیم بودند.
پاهنگ: زیرا پدر بازی سازی فرزندش را رها نموده است. من خیلی از بازی سازها را می شناسم که ساخت بازی را رها کردند و به سمت انیمیشن سازی رفته اند زیرا هم درآمدش بهتر است و هم دردسر کمتری دارند. شما فکر کنید برای ساخت بازی باید کلی با بنیاد رایزنی می کردند تا پابلیشر به آنان معرفی کند.
یحیی: دلیل اینکه بازی سازها به سمت انیمیشن سازی رفته اند این است که انیمیشن سازها تازه فهمیدند با موتورهای بازی سازی خیلی انیمیشن های بهتری می توانند بسازند چون دارند از بچه های بازی استفاده می نمایند.
خزاف مقدم: بازی سازی بیس خیلی از کارها است.
درباره بازی و همه معضلاتی که در این زمینه وجود دارد حرف زدیم و آقای خزاف مقدم گفتند که صنعت بازی های رایانه ای در ایران یتیم است، می خواهم برای جمع بندی صحبت ها و نقدهای که به بنیاد صورت گرفت راه حلی برای بهتر شدن شرایط بازی سازی بگویید که باید چه مسیری در پیش گرفت تا این صنعت شکل جدی تری در میان مسئولان بگیرد!
یحیی: اما این نقد همواره به بنیاد ملی بازی های رایانه ای وارد است که چرا بروبچه های بازی ساز را به خوبی نمی شناسد و در شناسایی آنان هیچ تلاشی ندارد، چرا بنیاد نمی آید با بازی سازها ارتباط ثمربخش برقرار کند تا بتوانیم صنعت بازی سازی را پربارتر کنیم و گسترش دهیم چرا مجموعه بنیاد احساس می نماید هر بازی سازی نقدی می نماید میخواهد بر علیه بنیاد باشد خیر اصلاً این گونه نیست ما اگر نقدی هم می کنیم در جهت بهبودی اوضاع و شرایط است نه اینکه بخواهیم کسی را تخریب کنیم.
بالاخره همواره در صنعت گیم همه این تیرهای انتقاد به سمت بنیاد است و حقش هم هست. اصلاً این نیست که تیری را به سمت بنیاد پرت کردیم و ناحق بوده است. اینکه این نقدها را داریم به دلیل زنده بودن خود بنیاد است و به نوعی به نفع آنان. من در دوره مدیریت گذشته بنیاد هیچ گونه مصاحبه و صحبتی نداشتم هر کسی درباره عملکرد بنیاد از من سوال کرد، سکوت کردم اما در این دوره برای بهتر شدن اوضاع در بنیاد و شرایط بازی سازی صحبت می کنم و نقدهایم را می گویم تا شاید شرایط و اوضاع بهتر گردد متولیان بنیاد هم باید این موضوعات و نقدها را به فال نیک بگیرند. اینکه به سازمانی انتقاد می گردد؛ یعنی آن سازمان زنده است. اگر می خواهید ما سکوت کنیم، می توانیم مثل مدیریت آقای کریم قدوسی کاملاً سکوت کنیم.
در آخر با همه این نقدها بنیاد ملی بازی های رایانه ای چه بخواهد چه نخواهد، متولی این صنعت است و ما هر کمکی از دستمان برآید دریغ نمی کنیم ولی باید از سمت بنیاد هم باید یک جاذبه ای باشد یا فراخوانی بدهند تا بازی سازان به سمت شان بفرایند.
خزاف مقدم: جمع بندی من در حرف هایم بود، به اعتقاد من صنعت بازی سازی واقعاً یتیم است و ما هیچ گونه امیدی به بنیاد ملی بازی های رایانه ای نداریم. از همین رو، خودمان به دنبال آموزش و ساخت و فراوری و… رفته ایم.
منبع: خبرگزاری دانشجو